نگارخانه استاندارد نداریم!/ با طیفهای مختلف نگارخانهها مواجهیم
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۹۰۶۱۳
خبرگزاری مهر - گروه هنر- آزاده فضلی: سعید فلاحفر هنرمند و کارشناس مرکز هنرهای تجسمی درباره وضعیت فعلی نگارخانهها و اینکه در مرکز هنرهای تجسمی اطلاعات دقیقی از عملکرد آنها وجود دارد یا خیر، توضیح داد: اتفاق مهمی که در حوزه نگارخانهها افتاده و سبب سردرگمیهای فعلی شده، این است که نگارخانهها در تهران و ایران تغییر ماهوی دادهاند، یعنی نگارخانههای امروزی شاید شکل بیرونی و فیزیکیشان شبیه به چندین سال قبل باشد اما از لحاظ معنایی و جایگاه اجتماعی و هنری و عملکردی تغییر کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: بخشی از آشفتگیهایی که حس میشود به این دلیل است که همه نگارخانهها این مسیر را یکسان طی نمیکنند و در واقع یکدستی نگارخانهها که در دهههای ۶۰ و ۷۰ شاهد آن بودیم، از بین رفته است و با چندین مدل نگارخانهها مواجه میشویم که چنین سابقهای را قبلاً نداشتیم. از طرفی رابطه نگارخانهها با هنرمندان، مخاطبان و جامعه تغییر میکند که به دلیل فعالیت اقتصادی آنها خواهد بود و همه اینها سبب میشود نگاه منسجمی که قبلاً به نگارخانهها داشتیم، از هم پاشیده شود و به سمت نگاه تازهای عبور کنیم.
چرا امروز نباید نگارخانهها مالیات بدهد!؟
فلاحفر در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکید بر اینکه ما هنوز در این روند به یک وضعیت ثابتی نرسیدیم، بیان کرد: هنوز عدهای متمایل به نگارخانههای دهه ۳۰ و ۴۰ تا ۷۰ هستند و از طرف دیگر عدهای نیز به نگارخانههای پاریس و لندن و نیویورک متمایل هستند. نوع مواجه شدن با این دستههای مختلف، متفاوت است و قطعاً قوانینی که در مورد اینها وضع میشود متفاوت است.
وی با ذکر مثالی درباره عملکرد متفاوت نگارخانهها توضیح داد: چیزی که کار را بسیار مشکل میکند، توقعاتی است که نگارخانهها در بحران گذار برایشان به وجود میآید؛ یک مثال ساده اینکه وقتی در دهه ۷۰ نمایشگاه نقاشی برگزار میکردید و هیچ اثری به فروش نمیرسید، روی درآمد فروش حساب نمیکردید، از هنرمند ورودیه اخذ میکردید چون باید خرج نگارخانه را بدهید. اما وقتی وارد دورهای شدهاید که افتخار یک نگارخانه، سولد اوت شدن (فروش رفتن همه آثار در یک ساعت یا یک روز) است، دیگر نیازی به ورودیه گرفتن نیست اما میبینیم که برخی نگارخانهها نمیخواهند از این مورد عبور کنند! هم مدعی سولد اوت شدن هستند و هم از هنرمند ورودیه میگیرند! نگارخانهای که در دهه ۷۰ فروش نداشته، در حال انجام کار فرهنگی بوده که با حداقلها از هنرمندان جوان و دانشجوها حمایت میکرده است و به همین دلیل نباید مالیاتی پرداخت کند. آن دوره وقتی محرز شده بود که کاری فرهنگی توسط نگارخانهها صورت میگیرد، معافیت مالیاتی تعلق گرفت. امروز اگر قرار است نگارخانهای آثار مَستر بفروشد و روی هر کدام از آثار، بیش از ۱۰۰ میلیون تومان سود کند، چرا نباید مالیات بدهد!؟
امروز اگر قرار است نگارخانهای آثار مَستر بفروشد و روی هر کدام از آثار، بیش از ۱۰۰ میلیون تومان سود کند، چرا نباید مالیات بدهد!؟ این هنرمند عکاس ادامه داد: این تغییرات را هر کسی شامل مدیر دولتی یا مدیر نگارخانه یا هنرمند دوست دارد بخشی که به منافع او مرتبط است، انجام دهد اما حاضر نیستند تعهدات به هزینههای این امور را بپردازند. هنرمند میگوید چرا باید بابت یک کار ۳۰ میلیون به دلال پول بدهد این در حالی است که کارش ۱۰۰ میلیون فروخته میشود! آن زمانی که هنرمند پولی نمیداد، کارهایش هم به فروش نمیرسیدند؛ بنابراین لازمه بازار این است که یک هنرمند به دلال هنری و نگارخانه دار میزانی از فروش بدهد.
وی با بیان اینکه این دوره عبور و گذار در فروش آثار هنری، دورهای دشوار است، گفت: ذهن فرهنگی هر جامعهای قرار نیست با هر تکانی تغییر کند! نکته جالب اینجاست که اتفاقات نگارخانههای ایران به صورت سریع و مقطعی تغییر کرده است اما در لختی برنامه گرفتاریم و نتوانستیم از موج قبلی به موج جدید برسیم. البته اگر همه نگارخانهها یک شکل میشدند، کار راحتتر بود؛ ما بیش از ۲۰۰ نگارخانه داریم که ممکن است تعدادی از آنها نگاهی صرفاً اقتصادی داشته باشند و تعدادی نگاه فرهنگی اقتصادی و برخی نیز نگاههای دیگر داشته باشند. در واقع طیفهای مختلفی در نگارخانهها شکل گرفته است که هر کدام نیازها و توقعات خاصی دارند و در این میان خیلی راحت است که شخصی بیاید و پیشنهادی بدهد اما وقتی طیفهای مختلفی وجود دارند، یک پیشنهاد مقطعی جوابگو نخواهد بود.
ما با طیفهای مختلفی از نگارخانهها مواجهیم که هر کدام نیاز به شکل نظارتی و قانون متفاوتی دارند و تنوعی از ایدههای نظارتی و حقوقی و قانونی به وجود آمده که هماهنگی آن برای همه نگارخانهها، کار سختی به حساب میآید
فلاحفر تصریح کرد: بنابراین ما با طیفهای مختلفی از نگارخانهها مواجهیم که هر کدام نیاز به شکل نظارتی و قانون متفاوتی دارند و تنوعی از ایدههای نظارتی و حقوقی و قانونی به وجود آمده که هماهنگی آن برای همه نگارخانهها، کار سختی به حساب میآید.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا روند هماهنگسازی نگارخانهها به دست انجمن نگارخانهداران تسهیل میشود یا خیر، گفت: انجمن نگارخانهداران به موضوعاتی خارج از مسائل و مشکلات نگارخانهها میپردازند و اتفاقاً این انجمن از عوامل مؤثر در عبور و گذار هستند که هنوز نمیدانند کجا ایستادهاند؟ انجمن نگارخانهداران هنوز نمیدانند که نگارخانهها را باید به کدام سمت و سو ببرد؟ بسته به اینکه اعضای انجمن از کدام نگارخانهها انتخاب شده باشند، ایده و فکر خودشان را دارند و منافع جامعه هنری برایشان مهم نیست بلکه منافع اعضایشان مهم است و طبیعتاً منافع اعضای انجمن مساوی منافع جامعه هنری نیست و طبیعتاً این انجمن نمیتواند به عنوان یک قطب تصمیمگیرنده تلقی شود.
فلاحفر تاکید کرد: واقعیت این است اگر نگارخانهای نگاهش به لندن، نیویورک یا پاریس است، صرفاً نباید نگاه اقتصادی داشته باشد. من مخالف سیستم اقتصادی نگارخانهها نیستم چراکه نگارخانه یک بنگاه تجاری است و اتفاقاً بیشتر تجاری است تا هنری؛ اما اگر میخواهد در تجارت موفق باشد باید ابتدا در مبحث هنری موفق شود و به استانداردهای هنری نزدیک باشد. نگارخانههای ما آنقدر نظرشان به مباحث اقتصادی جلب شده است که گاهی در کسوت معاملات ملکی و ماشین دیده میشوند! شأن تجارت در نگارخانه با شأن تجارت در بنگاه معاملاتی فرق دارد و اگر قرار است نگارخانهای باشیم که فعالیت تجاری خوب داشته باشیم، باید شأن هنری خودمان را نیز داشته باشیم.
نگارخانه استاندارد نداریم!
وی در پاسخ به این پرسش که کدام یک از نگارخانههای موجود از استانداردهای معتبر برخوردارند، گفت: تقریباً چنین گزینهای نداریم! نگارخانهداران در حال خرید و فروش هستند و خریدار نیز برایشان مهم است و آنها میگویند بازدیدکننده هنری باید به سراغ دوسالانهها بروند. چیزی که در حراج هنری نیز اتفاق میافتد؛ در حراجهای هنری خریدار از هر چیزی مهمتر است و کیفیت آثار هنری از اهمیت چندانی برخوردار نیست. از طرف دیگر در دوسالانهها، مساله مهم، تعداد بازدیدکنندهها و کیفیت آثار است. در واقع به اعتقاد من، نگارخانه باید وسط این دو طیف دوسالانهها و حراجهای هنری باشد و نمیتواند به صورت مطلق، مثل حراج یا دوسالانه باشد و باید بتواند با این دو طیف تجاری و فرهنگی ارتباط برقرار کند. یکی از کارهای نگارخانه این است که باید منتقد هنری را روی هوا قاپ بزند در صورتی که چنین چیزی اتفاق نمیافتد و ترجیحشان بر میزبانی از خریداران است تا منتقدان هنری.
این منتقد هنری تصریح کرد: حراجهای هنری منتقد نمیخواهد و فقط خریدار میخواهد، موزهها نیز فقط به دنبال منتقدان هنری هستند و خریدار نمیخواهند؛ نگارخانه باید بتواند این هر دو طیف را به صورت خیلی کارآمد مدیریت کند. این در حالی است که نگارخانهها ما در یکی از این دو طیف افراط و تفریط دارند! و جایی که تعادل وجود داشته باشد، به اعتقاد من نداریم.
کد خبر 5834134منبع: مهر
کلیدواژه: سعید فلاح فر گالری های تهران نمایشگاه هنری نقاشی مجسمه سازی خوشنویسی تئاتر ایران هنرمندان تئاتر تعزیه سریال ایرانی فیلم کوتاه اعتصاب بازیگر سینما شبکه نسیم تئاتر شهر درگذشت چهره ها محرم 1402 نقاشی احمد عزیزی همه نگارخانه ها نگارخانه داران طیف های مختلفی نگارخانه ها نگارخانه ای فلاح فر دو طیف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۹۰۶۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبزاده با وجود اهانتهای گروههای مختلف، هیچگاه نه مردد شد و نه ترسید/زیست شهیدانه در زندگی نادر دیده میشد
همایش «قدس از چشمان آقای نادر» روز گذشته ۹ اردیبهشت ماه به مناسبت سالگرد عروج نادر طالبزاده در سالن سوره حوزه هنری با حضور تعدادی از چهرههای فرهنگی و هنری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، همایش «قدس از چشمان آقای نادر» روز گذشته ۹ اردیبهشت ماه به مناسبت سالگرد عروج نادر طالبزاده در سالن سوره حوزه هنری با حضور تعدادی از چهرههای فرهنگی و هنری برگزار شد.
حسن رحیمپور ازغدی سخنران افتتاحیه این همایش در توصیف ویژگی های منحصر به فرد نادر طالبزاده گفت: یکی از موارد، قدرت شخصیت او بود. هرکسی نمیتواند در خود، انقلاب شخصیتی ایجاد کند. اینکه فردی در شخصیت خود انقلاب کرده و فاعل باشد و نه منفعل، بیانگر قدرتمندی بودن او است.
وی افزود: طالبزاده از چه محیط و جایگاهی به چه محیطی آمد؟ چند نفر مانند او را میشناسید که مسیری از زندگی در آمریکا و تحصیل در دانشگاه کلمبیا تا حضور در جبهه جنگ را پیموده باشد؟ همینطور جبهه بعد از جنگ.
ازغدی اشاره کرد: طالبزاده با وجود اهانتهایی که از گروههای مختلف به او میشد، نه هیچ گاه مردد شد و نه ترسید. منبع جوشان ایمان او واقعا حیرت انگیز است.
این نویسنده بیان داشت: همه چیز در زندگیای که در آمریکا داشت، برای او محیا بود؛ همان چیزهایی که همه آرزوی آن را دارند و برای آن حاضر هستند حتی خیانت کنند.
دکتر مجید شاه حسینی، رئیس فرهنگستان هنر از دیگر مهمانان این همایش بود که تصریح کرد: ویژگی جالب در شخصیت نادر طالبزاده این بود که هرچه از او می کندند، بیتعلقتر میشد. هرچه از او دریغ میکردند، روحیه او با نشاطتر میشد.
وی بیان داشت: جمله حاج قاسم سلیمانی «که باید شهید زندگی کنی تا شهید شوی» در شخصیت آقای طالبزاده صادق بود و ما زیست شهیدانه را در او دیدیم. بنابراین بنده قطعا معتقد هستم که ایشان در میان شهدا هستند. طالبزاده حتی نسبت به کسانی که به او بدی میکردند نیز حسن نیت داشت.
شاهحسینی در ادامه خطاب به جوانان گفت: سلوک هنری نادر طالبزاده را روز به روز مرور کنید. هرچه او جلوتر رفت، موحدتر و انقلابیتر شد.
رئیس فرهنگستان هنر در پایان اظهار داشت: نادر طالبزاده با این شیوه زندگی، حجت را بر همه ما تمام کرد. نه حق خستگی، نه دلشکستگی و نه توقع برای کسی باقی نگذاشت.
دکتر سید محمد حسینی، معاون پارلمانی رئیس جمهور در ادامه این همایش بیان داشت: این روزها که شاهد خیزش دانشجویان و اساتید آمریکا بخصوص دانشگاه کلبمیا محلی که نادر عزیز در آن تحصیل کرده بود، در حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین هستیم که البته مدعیان آزادی بیان با برخوردهای خشن و بی رحمانه، اساتید و دانشجویان را به شدت سرکوب و صدها نفر از آنها را بازداشت کردهاند، بیشتر به یاد نادر عزیز می افتیم.
دکتر حسینی تاکید کرد: اگرچه نادر طالبزاده در آمریکا تحصیل کرد اما مثل غربزدهها مرعوب و مفتون تمدن مادی غرب نشد چرا که با بینش عمیق ماهیت واقعی صهیونیسم و امپریالیسم را بخوبی شناخته بود.
وی اظهار داشت: طبق سخن امام علی (ع) که فرمود: «رُبّ کلام انفذ من صولة» چه بسا سخنی که نفوذش از یورش و حمله کردن (نظامی) بیشتر باشد، لذا تاثیر کلام هنرمندانه در مواردی میتواند از جنگ و قدرت نظامی بیشتر باشد، همچنان که رهبر معظم انقلاب تاثیر رسانه را از موشک و پهباد افزون دانستند و حاج نادر عزیز از جمله کسانی بود که این مسئله را بخوبی درک کرده بود و حضورش در عرصه رسانه و هنر برای تحقق این هدف بود.
معاون رئیس جمهور تصریح کرد: اسم «نادر» برای مرحوم نادر ظالبزاده کاملا با مسمی بود و بر این باوریم که ایشان نادرهای در حوزه رسانه بود و با خوش فکری و انتخاب هوشمندانه جریان سازی میکرد. او بسیاری از اندیشمندان و متفکران غرب را میشناخت و از ظرفیت آنها برای نقد و افشای ماهیت نظام سلطه استفاده میکرد.
رضا برجی، مستندساز حوزه جنگ، از دیگر سخنرانان همایش «قدس از چشمان آقای نادر» و طی سخنانی گفت: نادر این را درک کرد که تا ما نتوانیم فرهنگ ایرانی-اسلامی را توأما در کشورها گسترش دهیم، با مشکل مواجه هستیم.
وی اشاره کرد: در زمان آقای احمدی نژاد التماس کردیم یک رقم معقول به ما بدهند تا با کمک بچههای جهاد و روی زمینی که خود اهالی بوسنی در اختیار ما میگذارند، یک مسجد بسازیم، اما این پول را به ما ندادند. در همان زمان، سرهنگ قذافی پیش از سقوط خود یک مسجد نیمه کاره ساخته بود که اگر بخواهیم این هزینه را به امروز محاسبه کنیم، ۳۵ میلیارد میشود.
این مستندساز بیان داشت: شرایط مدیریتی حوزههای فرهنگی ما، خیلی وحشتناک است و نادر این موضوع را نیز درک کرده بود. ما شروع به آموزش بچههای لبنانی در باغ فردوس کردیم و آنها با همین آموزش چهار ماهه، شبکه المنار را تاسیس کردند. سپس اقدام به آموزش بچههای افغانی و بعد، بوسنیایی کردیم. اما مسئولین باغ فردوس را بستند و آن را به یک موزه تبدیل کردند. ما مطمئن شدیم که این اتفاق، حاصل جریان نفوذ است. این شبکه نفوذ، دقیقا میداند که در وزارت ارشاد باید چه کاری انجام دهد و در نتیجه، باغ فردوس را نابود میکند.
وی در مورد اهمیت حوزه مستند خاطرنشان کرد: در دنیا، یکی از مهمترین بخشهای شبکههای تلویزیونی، «مستند» است. همین بخش در تلویزیون ما، یکی از بیعرضهترین بخشها است. در کشورهای دیگر گفته میشود که اگر میخواهی فیلمسازی یادبگیری، اول چند فیلم داستانی بساز و بعد سراغ مستند برو؛ اما این سیر در کشور ما معکوس است.
برجی ادامه داد: در مورد فیلم سینمایی داستانی هم موضوع آن مهم است. آیا ما باید از این خوشحال باشیم که ۸۰ میلیون نفر در کشور «فسیل» را تماشا کردند؟ واقعا چنین مواردی خوشحالی ندارد.
وی اظهار داشت: یکی از دغدغههایی که نادر طالبزاده داشت، این بود که چرا دانشگاههای ما نسبت به سایر دانشگاهها عقب است؟ چرا الان تمام دانشگاههای آمریکا و اروپا، فریاد غزه سر میدهند اما دانشجوهای ما بیخیال هستند. این اتفاق به دلیل بیخیال بودن مسئولین دانشگاههای ما است.
برجی در پایان اشاره کرد: من یقین دارم نادر طالبزاده، فرجالله سلحشور و جمال شورجه، خط قرمز نفوذ را رد کردند و باید حذف فیزیکی میشدند.